رمان پری دریایی نودهشتیا
نام رمان : پری دریایی
نام نویسنده : زهرا منصوری گیلانی
ژانر : همخونه ای، عاشقانه، احساسی
هدف از نوشتن
ساعت پارت گذاری : 3 یا 6 عصر
خلاصه :
آلارا، دختر شر و شیطونی که به اجبار ناپدریش همخونه پسری میشه که غرورش زبان زده همه است، پسری از جنس سنگ اما کم- کم در میان فراز و نشیب های داستان آلارا به او پی میبرد که این پسری با ظاهر سنگ و باطنی از آب زلال تر است.
اما چرا پسرک چنین شد؟
و حال ماجرای آلارای شیطون و آراد مغرور چی میشه؟
بخشی از رمان:
از بس ناخون هامو جویدم دیگه ناخون واسم نمونده،
آخه یکی نیست بگه کنکورم استرس داره البته کنکور و که دادم منتظر جوابشم آخه حیف این ناخون های خوشگلت نیست! ولا بخدا.
حالا فرضن پرستاری در نیومدی چیزی که نمیشه دیگه، ای زبون بی محل، خفه! اگه پرستاری در نیام رشته ی دیگه ای هم در نمیام حتما آخرشم میشم باغبون خونه عمه ام ولا!
من نمیدونم این وسط چه گیری دادم به نخون هام! بهتره بلند بشم اینطوری نمیشه نه؛ از روی تخت بلند شدم و از اتاقم رفتم بیرون و یه راست شیرجه زدم تو آشپزخونه و یخچال رو خالی کردم.
ولا! عین این قحطی دیده های سیل زده هست شده بودم عین همون ها! شکمه دیگه چیکارش کنم استرسم بد دردیه، اصلا دوا نداره.
میگم ها! میشد به جای پرستاری برم پزشکی که داروی استرس رو پیدا کنم؛ اِه من چقد خنگم دکترا که فقد بلدن نسخت و بپیچونن باید برم داروسازی. یک وقت فکر نکنین خود درگیری دارم ها! خودتونین هر چی بگین.
با صدای زنگ از خیالاتم بیرون امدم بهتره برم درو باز کنم.
مطالعهی رمان پری دریایی