رمان عشق آسان ندارد نودهشتیا
نام رمان : عشق آسان ندارد
نویسنده : _melow.a کاربر انجمن نودهشتیا
ژانر : هیجانی _ عاشقانه
هدف : من ازت گذشتم به بری خوشبخت بشی اما ، خدا بخشنده بود و تو رو برگردوند به خودم?
ساعات پارت گذاری : نامعلوم _ احتمالا دو روز در میان
خلاصه : فرنازی که من میشناختم خیلی عوض شده ، زمین تا آسمون فرق کرده ، فقط یه راه مونده دلشو به دست بیارم ، اونم ...
بخشی از رمان:
( آراز )
در باصدای بدی باز شد که چشمای خشمگینم و به مقابلم دوختم
آسلی باگریه خودش و زمین انداخت
-بیشعور من دوستت دارم....چرا نمیفهمی
چرا میخوای به این ماموریت بری؟!هاان
میخوام زندگی کنیم...من دلم آشوبه...ایندفعه یک چیزی میشه بخدا میشه آراز...اصلا نمیذارم بری آراز...والله نمیذارم
با حرص روم و ازش گرفتم
پرونده ای که سرهنگ بهم داده بود داخل چمدون گذاشتم
_روز اول بهت گفتم شغلم اینه...مگه نگفتم
باتمام عشقی که بهت دارم آسلی ولی باید برم
این بار بحث یک کار مهمه...باید برم تا تبرئه بشم
من خودم و تواین کار اثبات میکنم